معنی فارسی monophyleticism
B1مفهموم فلسفی یا علمی که بر اصل یک نیاکان مشترک تأکید میکند.
The belief that all members of a group share a common ancestor.
- NOUN
example
معنی(example):
منو فیلتیکیزم بر اهمیت یک جد مشترک تأکید دارد.
مثال:
Monophyleticism emphasizes the significance of a single common ancestor.
معنی(example):
در طبقهبندی موجودات، منو فیلتیکیزم یک اصل راهنما است.
مثال:
In classifying organisms, monophyleticism is a guiding principle.
معنی فارسی کلمه monophyleticism
:
مفهموم فلسفی یا علمی که بر اصل یک نیاکان مشترک تأکید میکند.