معنی فارسی monosomatic
B1به ارگانیسمهایی اطلاق میشود که فقط از یک نوع ساختار بدنی تشکیل شدهاند.
Referring to organisms that possess a single type of body structure.
- OTHER
example
معنی(example):
این حیوان به دلیل ساختار بدنی یکپارچهاش به عنوان مونو سوماتیک در نظر گرفته میشود.
مثال:
The animal is considered monosomatic due to its single body structure.
معنی(example):
موجودات مونو سوماتیک فقط یک نوع شکل بدنی دارند.
مثال:
Monosomatic organisms have only one type of body form.
معنی فارسی کلمه monosomatic
:
به ارگانیسمهایی اطلاق میشود که فقط از یک نوع ساختار بدنی تشکیل شدهاند.