معنی فارسی monosymmetric
B1طراحی یا ساختاری که در یک سمت مشابه با سمت دیگر باشد.
Characterized by a single axis of symmetry.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
یک طراحی منوسیمترک از یک سمت یکسان به نظر میرسد.
مثال:
A monosymmetric design looks the same from one side.
معنی(example):
این پل به خاطر ساختار منوسیمترکش معروف بود.
مثال:
The bridge was noted for its monosymmetric structure.
معنی فارسی کلمه monosymmetric
:
طراحی یا ساختاری که در یک سمت مشابه با سمت دیگر باشد.