معنی فارسی monotremous

B2

حیوانی که تخم‌گذاری می‌کند و دارای خصوصیات پستانداران است.

Referring to animals that lay eggs and are a type of mammal, such as the platypus.

example
معنی(example):

یک حیوان مونوترموس تخم می‌گذارد به جای اینکه زنده زاییده شود.

مثال:

A monotremous animal lays eggs instead of giving birth to live young.

معنی(example):

عروس دریایی یک گونه مونوترموس مشهور است.

مثال:

The platypus is a well-known monotremous species.

معنی فارسی کلمه monotremous

: معنی monotremous به فارسی

حیوانی که تخم‌گذاری می‌کند و دارای خصوصیات پستانداران است.