معنی فارسی monspermy

B1

به فصل یا شرایطی اطلاق می‌شود که به شدت به بارندگی وابسته است.

Relating to a seasonal phase highly influenced by rainfall.

example
معنی(example):

فصل مونسپرمی تغییر قابل توجهی در کشاورزی به همراه دارد.

مثال:

The monspermy season brings a significant change in agriculture.

معنی(example):

کشاورزان برای تأثیرات مونسپرمی بر محصولات خود آماده می‌شوند.

مثال:

Farmers prepare for the monspermy effects on their crops.

معنی فارسی کلمه monspermy

: معنی monspermy به فارسی

به فصل یا شرایطی اطلاق می‌شود که به شدت به بارندگی وابسته است.