معنی فارسی mool
B1مترادف پول به زبان غیررسمی و محاوره ای، معمولاً در مکالمات دوستانه یا غیررسمی استفاده میشود.
Slang term for money, often used in informal contexts.
- NOUN
example
معنی(example):
او برای خرید بازی جدید پول کافی نداشت.
مثال:
He didn't have enough mool to buy the new game.
معنی(example):
او برای سفر به اروپا پولش را پس انداز کرد.
مثال:
She saved her mool to travel to Europe.
معنی فارسی کلمه mool
:
مترادف پول به زبان غیررسمی و محاوره ای، معمولاً در مکالمات دوستانه یا غیررسمی استفاده میشود.