معنی فارسی moolahs
B1نوعی اصطلاح عامیانه برای پول، به ویژه در زمینههای غیررسمی.
Informal plural form of mool, referring to money.
- NOUN
example
معنی(example):
او از کارش پول زیادی به دست آورد.
مثال:
He earned a lot of moolahs from his job.
معنی(example):
او به پول بیشتری برای خرید یک اتومبیل جدید نیاز دارد.
مثال:
She needs more moolahs to buy a new car.
معنی فارسی کلمه moolahs
:
نوعی اصطلاح عامیانه برای پول، به ویژه در زمینههای غیررسمی.