معنی فارسی mopper

A2

شخصی که با استفاده از مپ، زمین یا سطوح دیگر را تمیز می‌کند.

A person who uses a mop to clean floors and surfaces.

example
معنی(example):

مَپّری به سرعت زمین را تمیز کرد.

مثال:

The mopper quickly cleaned the floor.

معنی(example):

او یک مَپر حرفه‌ای در هتل است.

مثال:

He is a professional mopper in the hotel.

معنی فارسی کلمه mopper

: معنی mopper به فارسی

شخصی که با استفاده از مپ، زمین یا سطوح دیگر را تمیز می‌کند.