معنی فارسی moraine
B2 /məˈɹeɪn/تودهای از خاک و سنگ که توسط یخچالهای طبیعی در هنگام حرکتشان به وجود آمده است.
A mass of rocks and sediment deposited by a glacier.
- noun
noun
معنی(noun):
An accumulation of rocks and debris carried and deposited by a glacier.
example
معنی(example):
زمانی که یخچال طبیعی آب شد، یک موریانه به جا گذاشت.
مثال:
The glacier left behind a moraine as it melted.
معنی(example):
کوهنوردان معمولاً موریانهها را در مناطق کوهستانی میبینند.
مثال:
Hikers often see moraines in mountainous regions.
معنی فارسی کلمه moraine
:
تودهای از خاک و سنگ که توسط یخچالهای طبیعی در هنگام حرکتشان به وجود آمده است.