معنی فارسی moralisms

B2

آموزه‌های اخلاقی یا بیانیه‌هایی درباره رفتار درست.

Statements or lessons about ethical behavior or moral principles.

example
معنی(example):

نویسنده در رمان‌هایش چندین آموزه اخلاقی گنجاند.

مثال:

The writer included several moralisms in her novels.

معنی(example):

آموزه‌های اخلاقی می‌توانند درس‌های مهمی از زندگی را منتقل کنند.

مثال:

Moralisms can often convey important life lessons.

معنی فارسی کلمه moralisms

: معنی moralisms به فارسی

آموزه‌های اخلاقی یا بیانیه‌هایی درباره رفتار درست.