معنی فارسی morganatically
B2به شکل مِورگاناتیک، به وضعیتی اشاره دارد که در آن دو نفر بدون ازدواج قانونی با هم زندگی میکنند.
In a manner relating to or characteristic of a morganatic marriage.
- ADVERB
example
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند به صورت مِورگاناتیک زندگی کنند تا از فشار خانواده دوری کنند.
مثال:
They decided to live morganatically to avoid family pressure.
معنی(example):
او ترتیب مِورگاناتیک پذیرفتهشده آنها را توصیف کرد.
مثال:
She described their morganatically accepted arrangement.
معنی فارسی کلمه morganatically
:
به شکل مِورگاناتیک، به وضعیتی اشاره دارد که در آن دو نفر بدون ازدواج قانونی با هم زندگی میکنند.