معنی فارسی morigerousness

B1

نجابت، رفتار مطیع و فرمانبردار در مقابل دیگران، به ویژه بزرگ‌ترها.

The quality of being obedient or dutiful toward authority.

example
معنی(example):

نجابت او او را در بین معلمان محبوب کرده بود.

مثال:

Her morigerousness made her a favorite among the teachers.

معنی(example):

نجابت دانش‌آموز در بحث‌های کلاس مشهود بود.

مثال:

The student's morigerousness was evident during class discussions.

معنی فارسی کلمه morigerousness

: معنی morigerousness به فارسی

نجابت، رفتار مطیع و فرمانبردار در مقابل دیگران، به ویژه بزرگ‌ترها.