معنی فارسی morne

B2

خود به خود مفهوم غم و اندوه را متبادر می‌کند، معمولاً در وصف فضایی استفاده می‌شود که هیچ امید و شادی در آن وجود ندارد.

A term describing a gloomy, mournful atmosphere or appearance.

example
معنی(example):

منظره‌ی غم‌انگیز او را غمگین کرد.

مثال:

The morne landscape made her feel melancholic.

معنی(example):

آنها با سکوت از میان جنگل‌های غم‌انگیز عبور کردند.

مثال:

They walked through the morne woods in silence.

معنی فارسی کلمه morne

: معنی morne به فارسی

خود به خود مفهوم غم و اندوه را متبادر می‌کند، معمولاً در وصف فضایی استفاده می‌شود که هیچ امید و شادی در آن وجود ندارد.