معنی فارسی morphallaxis
C1فرایند بازسازی که در آن یک بخش جدید از موجود زنده به جای بخش گم شده تولید می‌شود.
A form of regeneration in which an organism regrows lost parts without the involvement of a regeneration blastema.
- noun
noun
معنی(noun):
The regeneration of specific tissue due to loss or death of the existing tissue.
example
معنی(example):
مرفالاکسیس به برخی موجودات اجازه می‌دهد تا قسمت‌های گمشده را ترمیم کنند.
مثال:
Morphallaxis allows certain organisms to regenerate lost parts.
معنی(example):
این پدیده در مطالعات زیست‌شناسی به نام مرفالاکسیس نامیده می‌شود.
مثال:
This phenomenon is called morphallaxis in biological studies.
معنی فارسی کلمه morphallaxis
:
فرایند بازسازی که در آن یک بخش جدید از موجود زنده به جای بخش گم شده تولید می‌شود.
