معنی فارسی morphoplasm
B2مورفوپلاسم به طور خاص به ساختار جاندارانه سلول اشاره دارد که شکل و عملکرد آن را تعیین میکند.
The material or structure that gives shape to living cells.
- NOUN
example
معنی(example):
مورفوپلاسم سلول برای شکل آن ضروری است.
مثال:
The cell's morphoplasm is essential for its shape.
معنی(example):
مورفوپلاسم نقش کلیدی در ساختار سلولی ایفا میکند.
مثال:
Morphoplasm plays a key role in cellular structure.
معنی فارسی کلمه morphoplasm
:
مورفوپلاسم به طور خاص به ساختار جاندارانه سلول اشاره دارد که شکل و عملکرد آن را تعیین میکند.