معنی فارسی morse
B1 /mɔːs/سیستم کدی که حروف و شمارهها را به علامتهای سادهای مثل نقاط و خطها تبدیل میکند تا پیامها را بهصورت صوتی یا تصویری ارسال کند.
A coding system for transmitting textual information using sequences of dots and dashes
- noun
noun
معنی(noun):
A clasp or fastening used to fasten a cope in the front, usually decorative.
example
معنی(example):
کد موریس روشی برای کدگذاری نویسههای متنی بهعنوان دنبالهای از نقطهها و خطهای افقی است.
مثال:
Morse code is a method of encoding text characters as sequences of dots and dashes.
معنی(example):
او کد موریس را یاد گرفت تا با دوستانش ارتباط برقرار کند.
مثال:
He learned Morse code to communicate with his friends.
معنی فارسی کلمه morse
:
سیستم کدی که حروف و شمارهها را به علامتهای سادهای مثل نقاط و خطها تبدیل میکند تا پیامها را بهصورت صوتی یا تصویری ارسال کند.