معنی فارسی morsels
A2تکه‌های کوچک یا لقمه‌های غذا، معمولاً به عنوان خوراکی‌های خوشمزه یا میان‌وعده.
Small pieces or bites of food, often served as appetizers or snacks.
- noun
noun
معنی(noun):
A small fragment or share of something, commonly applied to food.
معنی(noun):
A mouthful of food.
معنی(noun):
A very small amount.
example
معنی(example):
او تکه‌های کوچک غذا را در مهمانی سرو کرد.
مثال:
She served small morsels of food at the party.
معنی(example):
کتاب آشپزی دستورهای تهیه تکه‌های خوشمزه را ارائه می‌دهد.
مثال:
The cookbook offers recipes for tasty morsels.
معنی فارسی کلمه morsels
:
تکه‌های کوچک یا لقمه‌های غذا، معمولاً به عنوان خوراکی‌های خوشمزه یا میان‌وعده.
