معنی فارسی mortific
C2مرگبار، چیزی که موجب مرگ یا آسیب شدید میشود.
Causing death or severe injury.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این رویداد مرگبار همه را در شوک فرو برد.
مثال:
The mortific event left everyone in shock.
معنی(example):
او عواقب مرگبار فاجعه را توصیف کرد.
مثال:
He described the mortific consequences of the disaster.
معنی فارسی کلمه mortific
:
مرگبار، چیزی که موجب مرگ یا آسیب شدید میشود.