معنی فارسی moses
B1موسی، پیامبر و شخصیت مهم مذهبی در ادیان یهودیت، مسیحیت و اسلام.
A biblical figure who led the Israelites from slavery in Egypt and received the Ten Commandments.
- OTHER
example
معنی(example):
موسی بنیاسرائیل را از مصر بیرون برد.
مثال:
Moses led the Israelites out of Egypt.
معنی(example):
در کتاب مقدس، موسی ده فرمان را دریافت کرد.
مثال:
In the Bible, Moses received the Ten Commandments.
معنی فارسی کلمه moses
:
موسی، پیامبر و شخصیت مهم مذهبی در ادیان یهودیت، مسیحیت و اسلام.