معنی فارسی moscow

A1

مسکو، پایتخت و بزرگترین شهر روسیه که به خاطر فرهنگ و تاریخ غنی‌اش شناخته شده است.

The capital and largest city of Russia, known for its history and architecture.

example
معنی(example):

مسکو پایتخت کشور روسیه است.

مثال:

Moscow is the capital city of Russia.

معنی(example):

بسیاری از گردشگران به مسکو به خاطر تاریخ غنی آن سفر می‌کنند.

مثال:

Many tourists visit Moscow for its rich history.

معنی فارسی کلمه moscow

: معنی moscow به فارسی

مسکو، پایتخت و بزرگترین شهر روسیه که به خاطر فرهنگ و تاریخ غنی‌اش شناخته شده است.