معنی فارسی moschus

B2

موسکوس، ماده‌ای معطر که در عطرسازی به کار می‌رود و از غدد برخی حیوانات استخراج می‌شود.

A strong-smelling substance obtained from the musk gland of certain animals.

example
معنی(example):

موسکوس به خاطر عطر قوی‌اش ارزشمند است.

مثال:

Moschus is prized for its strong fragrance.

معنی(example):

استفاده از موسکوس در عطرها به قرن‌ها پیش برمی‌گردد.

مثال:

The use of moschus in perfumes dates back centuries.

معنی فارسی کلمه moschus

: معنی moschus به فارسی

موسکوس، ماده‌ای معطر که در عطرسازی به کار می‌رود و از غدد برخی حیوانات استخراج می‌شود.