معنی فارسی moschinae
B1موسکینا، خانواده‌ای از گیاهان و جانوران که معمولا مقادیر قابل توجهی از ماده موسک را تولید می‌کنند.
A taxonomic family related to various species that produce musk.
- NOUN
example
معنی(example):
خانواده موسکین شامل انواع مختلف گونه‌هایی است که ماده موسک تولید می‌کنند.
مثال:
The moschinae family includes various types of musk-producing species.
معنی(example):
دانشمندان به مطالعه موسکینا می‌پردازند تا نقش‌های اکولوژیکی آن‌ها را درک کنند.
مثال:
Scientists study moschinae to understand their ecological roles.
معنی فارسی کلمه moschinae
:
موسکینا، خانواده‌ای از گیاهان و جانوران که معمولا مقادیر قابل توجهی از ماده موسک را تولید می‌کنند.
