معنی فارسی mosquitocide
B1مادهای که برای کشتن پشهها یا کنترل جمعیت آنها استفاده میشود.
A chemical or substance used to kill mosquitoes.
- NOUN
example
معنی(example):
شرکت یک حشرهکش جدید برای بهداشت عمومی توسعه داد.
مثال:
The company developed a new mosquitocide for public health.
معنی(example):
حشرهکش ضد پشه برای کنترل شیوع بیماری بسیار مهم است.
مثال:
Mosquitocide is crucial for controlling disease spread.
معنی فارسی کلمه mosquitocide
:
مادهای که برای کشتن پشهها یا کنترل جمعیت آنها استفاده میشود.