معنی فارسی mossi
B2اقوام موسا، گروهی از مردم در غرب آفریقا که فرهنگ و سنتهای خاص خود را دارند.
An ethnic group in West Africa known for their vibrant culture and traditions.
- NOUN
example
معنی(example):
مردم موسا یک میراث فرهنگی غنی دارند.
مثال:
The Mossi people have a rich cultural heritage.
معنی(example):
ما در کلاسمان به بررسی سنتهای موسا پرداختیم.
مثال:
We studied the traditions of the Mossi in our class.
معنی فارسی کلمه mossi
:
اقوام موسا، گروهی از مردم در غرب آفریقا که فرهنگ و سنتهای خاص خود را دارند.