معنی فارسی mosso
B1موسو، اصطلاحی در موسیقی و رقص برای توصیف حرکتی نرم و ملایم است.
In music and dance, referring to a soft and gentle movement or tempo.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رقاصه یک حرکت موسو را در بالن اجرا کرد.
مثال:
The dancer performed a mosso movement in the ballet.
معنی(example):
موسیقیدان یک تمپوی موسو را در قطعه نواخت.
مثال:
The musician played a mosso tempo in the piece.
معنی فارسی کلمه mosso
:
موسو، اصطلاحی در موسیقی و رقص برای توصیف حرکتی نرم و ملایم است.