معنی فارسی mostic
B1غالب، رایج، به نوعی نشاندهنده یا بیان کننده کرامت یا ویژگی خاصی در یک زمان یا مکان است.
Characteristic or prominent in a particular context.
- OTHER
example
معنی(example):
رفتار غالب کودکان در طول مطالعه ثبت شد.
مثال:
The mostic behavior of the children was noted during the study.
معنی(example):
او ویژگیهای غالبی را نشان داد که همه را تحت تأثیر قرار داد.
مثال:
She displayed mostic qualities that impressed everyone.
معنی فارسی کلمه mostic
:
غالب، رایج، به نوعی نشاندهنده یا بیان کننده کرامت یا ویژگی خاصی در یک زمان یا مکان است.