معنی فارسی mosting
B1گشت و گذار، به معنای حرکت یا نفوذ آزادانه در یک مکان یا وضعیت است.
Moving about in a leisurely or careless manner.
- OTHER
example
معنی(example):
آنها در حال در حال گشت و گذار در زمین بازی هستند.
مثال:
They are mosting around the playground.
معنی(example):
او به خوبی مشغول کار خود است.
مثال:
She is mosting about her business successfully.
معنی فارسی کلمه mosting
:
گشت و گذار، به معنای حرکت یا نفوذ آزادانه در یک مکان یا وضعیت است.