معنی فارسی mountaineered

B2

کوهنوردی کرده، به معنای فعالیت ورزشی که شامل صعود به کوه‌ها است.

To have engaged in the sport of mountain climbing.

example
معنی(example):

او با عبور از زمین‌های خطرناک کوهنوردی کرد.

مثال:

She mountaineered through the treacherous terrain.

معنی(example):

آنها ساعت‌ها کوهنوردی کردند تا به قله برسند.

مثال:

They mountaineered for hours before reaching the summit.

معنی فارسی کلمه mountaineered

: معنی mountaineered به فارسی

کوهنوردی کرده، به معنای فعالیت ورزشی که شامل صعود به کوه‌ها است.