معنی فارسی mountainette

B1

کوه کوچک، تپه یا برآمدگی در زمین که به شکل کوه اما کوچکتر از آن است.

A small mountain or hill resembling a mountain.

example
معنی(example):

کوه کوچک منظره زیبایی بود.

مثال:

The small mountainette was a beautiful sight.

معنی(example):

ما به بالای کوه کوچک صعود کردیم تا نمای عالی داشته باشیم.

مثال:

We hiked to the top of the mountainette for a great view.

معنی فارسی کلمه mountainette

: معنی mountainette به فارسی

کوه کوچک، تپه یا برآمدگی در زمین که به شکل کوه اما کوچکتر از آن است.