معنی فارسی mousle
B1موشله، اصطلاحی برای توصیف ویژگیهای ظریف و لطیف.
A term used to describe something delicate or soft, particularly in artistry.
- NOUN
example
معنی(example):
موشله اصطلاحی است که در متون قدیمی برای توصیف چیزهای لطیف استفاده میشود.
مثال:
A mousle is a term often used in old texts to describe delicate things.
معنی(example):
هنرمند از تکنیک موشله برای ایجاد بافت در نقاشی استفاده کرد.
مثال:
The artist used a mousle technique to create texture in the painting.
معنی فارسی کلمه mousle
:
موشله، اصطلاحی برای توصیف ویژگیهای ظریف و لطیف.