معنی فارسی mousme
B1موشمه، اصطلاحی که بیشتر در متون قدیمی یا خاص کاربرد دارد و شناختهشده نیست.
A word that is rarely used and not widely recognized in contemporary English.
- OTHER
example
معنی(example):
موشمه اصطلاحی است که در زبان انگلیسی مدرن بهندرت استفاده میشود.
مثال:
Mousme is not a commonly used term in modern English.
معنی(example):
تعریف موشمه مبهم و به طور گستردهای شناختهشده نیست.
مثال:
The definition of mousme is vague and not widely recognized.
معنی فارسی کلمه mousme
:
موشمه، اصطلاحی که بیشتر در متون قدیمی یا خاص کاربرد دارد و شناختهشده نیست.