معنی فارسی mouthable
B1قابل گفتن، به معنای اینکه کلمه یا جملهای آسان برای تلفظ باشد.
Easy to pronounce or articulate.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این کلمه بسیار قابل گفتن و آسان برای تلفظ است.
مثال:
This word is quite mouthable and easy to pronounce.
معنی(example):
بسیاری از نامها برای غیر بومیها قابل گفتن نیستند.
مثال:
Many names are not mouthable for non-native speakers.
معنی فارسی کلمه mouthable
:
قابل گفتن، به معنای اینکه کلمه یا جملهای آسان برای تلفظ باشد.