معنی فارسی mouther
B2کسی که سخنانی را با لحن مناسب و جذاب مطرح میکند.
A person who articulates or recites words in a noteworthy manner.
- NOUN
example
معنی(example):
شاعر این شعر را به زیبایی خواند.
مثال:
The mouther of the poem recited it beautifully.
معنی(example):
او یک لحنخوان ماهر در کارهای کلاسیک است.
مثال:
She is a skilled mouther of classical works.
معنی فارسی کلمه mouther
:
کسی که سخنانی را با لحن مناسب و جذاب مطرح میکند.