معنی فارسی mouthy

B1

پرحرف، به معنای سخن گفتن زیاد و معمولاً با لحن بد یا بی‌احترامی.

Someone who talks too much or speaks in a rude way.

adjective
معنی(adjective):

Overly talkative, insolent, and loud.

example
معنی(example):

او خیلی پرحرف است و معمولاً جواب می‌دهد.

مثال:

He is very mouthy and often talks back.

معنی(example):

پرحرفی گاهی ممکن است شما را به دردسر بیندازد.

مثال:

Being mouthy can get you in trouble sometimes.

معنی فارسی کلمه mouthy

: معنی mouthy به فارسی

پرحرف، به معنای سخن گفتن زیاد و معمولاً با لحن بد یا بی‌احترامی.