معنی فارسی mozambican

B1

موزامبیکی، وابسته به کشور موزامبیک یا فرهنگ و سنت‌های آن.

Relating to Mozambique or its people or culture.

example
معنی(example):

غذاهای موزامبیکی غنی و متنوع هستند.

مثال:

Mozambican cuisine is rich and diverse.

معنی(example):

او به میراث موزامبیکی خود افتخار می‌کند.

مثال:

He is proud of his Mozambican heritage.

معنی فارسی کلمه mozambican

: معنی mozambican به فارسی

موزامبیکی، وابسته به کشور موزامبیک یا فرهنگ و سنت‌های آن.