معنی فارسی mozartian
B2موزارتگون، مرتبط با موسیقی و آثار ولفگانگ آمادئوس موزارت.
Pertaining to the style of music associated with Wolfgang Amadeus Mozart.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سبک موسیقی او بسیار موزارتگون است.
مثال:
Her music style is very Mozartian.
معنی(example):
کنسرت حاوی تمهای موزارتگون بود.
مثال:
The concert featured Mozartian themes.
معنی فارسی کلمه mozartian
:
موزارتگون، مرتبط با موسیقی و آثار ولفگانگ آمادئوس موزارت.