معنی فارسی mozz
B1 /ˈmɒts/موز کوتاه شده موزارلا، معمولاً در غذاهای ایتالیایی مانند پیتزا و سالادها استفاده میشود.
A slang term for mozzarella, a type of cheese.
- noun
noun
معنی(noun):
Mozzarella cheese
example
معنی(example):
سرآشپز تصمیم گرفت که در سالاد موز استفاده کند.
مثال:
The chef decided to use mozz in the salad.
معنی(example):
من پیتزا را با موز تازه ترجیح میدهم.
مثال:
I prefer my pizza with fresh mozz.
معنی فارسی کلمه mozz
:
موز کوتاه شده موزارلا، معمولاً در غذاهای ایتالیایی مانند پیتزا و سالادها استفاده میشود.