معنی فارسی mozo
B1 /ˈmoθo/موارد عنوانی است که به داسزادان و کسانی اطلاق میشود که در مجتمعهای اقامتی مانند هتلها و رستورانها مشغول به کار هستند.
A person employed to assist guests in a hotel or large establishment.
- noun
noun
معنی(noun):
A male servant, especially an attendant to a bullfighter.
معنی(noun):
A title of respect for a young man (usually unmarried) with or without a name used.
معنی(noun):
An unmarried man, a boy.
example
معنی(example):
موارد، کیفها را به ماشین برد.
مثال:
The mozo carried the bags to the car.
معنی(example):
موارد معمولاً در هتلها به مهمانان کمک میکنند.
مثال:
A mozo is often found in a hotel helping guests.
معنی فارسی کلمه mozo
:
موارد عنوانی است که به داسزادان و کسانی اطلاق میشود که در مجتمعهای اقامتی مانند هتلها و رستورانها مشغول به کار هستند.