معنی فارسی mucin

B1

یک پروتئین چسبنده که در مخاط و ترشحات مختلف وجود دارد و به حفاظت از بافت‌ها کمک می‌کند.

A sticky protein found in mucus and secretions that helps protect tissues.

noun
معنی(noun):

Any of several glycoproteins found in mucus

example
معنی(example):

موسین به محافظت از دیواره معده کمک می‌کند.

مثال:

Mucin helps to protect the lining of the stomach.

معنی(example):

این موسین برای سلامت گوارشی ضروری است.

مثال:

This mucin is essential for digestive health.

معنی فارسی کلمه mucin

: معنی mucin به فارسی

یک پروتئین چسبنده که در مخاط و ترشحات مختلف وجود دارد و به حفاظت از بافت‌ها کمک می‌کند.