معنی فارسی mudded
B1کثیف شده، این واژه برای توصیف چیزهایی که به گل یا کثیفی آغشته شدهاند، استفاده میشود.
To be covered or soiled with mud.
- VERB
example
معنی(example):
کودکان بعد از بازی کردن در بیرون از خانه به شدت کثیف شده بودند.
مثال:
The children were all muddied after playing outside in the rain.
معنی(example):
کفشهای او به دلیل مسیر گلآلود کثیف شده بودند.
مثال:
His shoes were muddied by the muddy path.
معنی فارسی کلمه mudded
:
کثیف شده، این واژه برای توصیف چیزهایی که به گل یا کثیفی آغشته شدهاند، استفاده میشود.