معنی فارسی muddies
B1گل‌آلود کردن به معنای آغشته کردن چیزی به گل و کثیفی است.
To make something muddy; to dirty with mud.
- verb
verb
معنی(verb):
To get mud on (something).
مثال:
If you muddy your shoes don't wear them inside.
معنی(verb):
To make a mess of, or create confusion with regard to; to muddle.
مثال:
The discussion only muddied their understanding of the subject.
example
معنی(example):
باران، مسیرهای پارک را گل‌آلود کرد.
مثال:
The rain muddied the paths in the park.
معنی(example):
راه رفتن در گل همیشه کفش‌هایم را کثیف می‌کرد.
مثال:
Walking in the mud always muddied my shoes.
معنی فارسی کلمه muddies
:
گل‌آلود کردن به معنای آغشته کردن چیزی به گل و کثیفی است.
