معنی فارسی muddleproof

B1

به معنای طراحی شده برای جلوگیری از گیجی و سردرگمی.

Designed to prevent confusion or misunderstandings.

example
معنی(example):

دستورالعمل‌ها به گونه‌ای طراحی شده‌اند که قابل سردرگمی نباشند.

مثال:

The instructions are designed to be muddleproof.

معنی(example):

این دستور پخت به گونه‌ای است که هرگز گمراه‌کننده نیست و پیروی از آن آسان است.

مثال:

This recipe is muddleproof and easy to follow.

معنی فارسی کلمه muddleproof

: معنی muddleproof به فارسی

به معنای طراحی شده برای جلوگیری از گیجی و سردرگمی.