معنی فارسی mudee

B1

منطقه یا اشیاءی که در آن گل وجود دارد و می‌تواند بازی یا فعالیت سرگرم‌کننده‌ای ایجاد کند.

A playful or fun area filled with mud, typically for children.

example
معنی(example):

گودال گلی در پارک برای کودکان سرگرم‌کننده بود.

مثال:

The mudee in the park was fun for the children.

معنی(example):

آنها در گودال گلی بازی کردند تا وقت رفتن به خانه فرا برسد.

مثال:

They played in the mudee until it was time to go home.

معنی فارسی کلمه mudee

: معنی mudee به فارسی

منطقه یا اشیاءی که در آن گل وجود دارد و می‌تواند بازی یا فعالیت سرگرم‌کننده‌ای ایجاد کند.