معنی فارسی mudslung
B1گلپراندن، اصطلاحی برای توصیف عمل پرتاب گل به سمت کسی یا چیزی است.
Past tense of mudsling; to have thrown mud.
- VERB
example
معنی(example):
او توپ را به سمت دوستش گلپرانده کرد.
مثال:
He mudslung the ball to his friend.
معنی(example):
پس از گلپرانی، هر دو خندیدند و کثیف شدند.
مثال:
After mudslung, they both laughed and got dirty.
معنی فارسی کلمه mudslung
:
گلپراندن، اصطلاحی برای توصیف عمل پرتاب گل به سمت کسی یا چیزی است.