معنی فارسی mudtrack
A2رکورد یا نشانهای که از عبور چیزی از روی گل به جا مانده است.
A trail or mark left in mud by the passage of a person or animal.
- NOUN
example
معنی(example):
لکه گل بهجای مانده به ما کمک کرد تا راه برگشت را پیدا کنیم.
مثال:
The mudtrack left behind helped us find our way back.
معنی(example):
او لکه گل را دنبال کرد تا ببیند به کجا میرسد.
مثال:
He followed the mudtrack to see where it led.
معنی فارسی کلمه mudtrack
:
رکورد یا نشانهای که از عبور چیزی از روی گل به جا مانده است.