معنی فارسی muggered
B1زخمی شدن یا قربان شدن در نتیجه سرقت به زور.
To be robbed by someone using force or threat.
- VERB
example
معنی(example):
او پس از اینکه در راه خانه مورد حمله قرار گرفت، احساس نقض شدگی کرد.
مثال:
He felt violated after being muggered on his way home.
معنی(example):
چندین گردشگر گزارش دادند که در منطقه شلوغ مورد حمله قرار گرفتهاند.
مثال:
Several tourists reported being muggered in the crowded area.
معنی فارسی کلمه muggered
:
زخمی شدن یا قربان شدن در نتیجه سرقت به زور.