معنی فارسی mullenized

B1

نسخه‌ای که از طریق فرایند مِلِنایز شدن تغییراتی در آن ایجاد شده است.

Something that has been enhanced or modified using a method of mullenization.

example
معنی(example):

نسخه مِلِنَیز شدهٔ این شعر خیلی زنده‌تر است.

مثال:

The mullenized version of the poem is much more vivid.

معنی(example):

هنر مِلِنَیز شدهٔ او جوهر طبیعت را به خوبی به تصویر کشید.

مثال:

Her mullenized artwork captured the essence of nature.

معنی فارسی کلمه mullenized

: معنی mullenized به فارسی

نسخه‌ای که از طریق فرایند مِلِنایز شدن تغییراتی در آن ایجاد شده است.