معنی فارسی mullioning
B1عمل ایجاد نوارهای جدا کننده در پنجرهها یا دربها برای تقسیمبندی آنها.
The act of creating separating bars in windows or doors to divide them.
- NOUN
example
معنی(example):
فرآیند ملا تری کردن میتواند زیبایی یک ساختمان را افزایش دهد.
مثال:
The process of mullioning can enhance the beauty of a building.
معنی(example):
معماران اغلب ملا تری کردن را هنگام طراحی پنجرههای بزرگ در نظر میگیرند.
مثال:
Architects often consider mullioning when designing large windows.
معنی فارسی کلمه mullioning
:
عمل ایجاد نوارهای جدا کننده در پنجرهها یا دربها برای تقسیمبندی آنها.