معنی فارسی mult
B1تعداد زیادی از عوامل یا عناصر که بر چیزی تأثیر میگذارند.
A multitude or a large number of factors or elements affecting something.
- NOUN
example
معنی(example):
چندین فاکتور در موفقیت آنها تأثیرگذار بود.
مثال:
A mult of factors contributed to their success.
معنی(example):
شما باید عوامل چندگانه را قبل از نتیجهگیری مد نظر قرار دهید.
مثال:
You need to consider the mult of variables before making conclusions.
معنی فارسی کلمه mult
:
تعداد زیادی از عوامل یا عناصر که بر چیزی تأثیر میگذارند.