معنی فارسی multiplicatively
B1بهصورتی که در آن مقادیر با یکدیگر ضرب میشوند تا یک نتیجه بزرگتر ایجاد شود.
In a manner involving multiplication.
- ADVERB
example
معنی(example):
این دو مقدار به طور ضربی افزایش مییابند و منجر به یک حاصلضرب بزرگتر میشوند.
مثال:
The two quantities increase multiplicatively, resulting in a much larger product.
معنی(example):
زمانی که عوامل را به طور ضربی ترکیب میکنید، نتیجه به طور قابلتوجهی افزایش مییابد.
مثال:
When you combine the factors multiplicatively, the result is enhanced significantly.
معنی فارسی کلمه multiplicatively
:
بهصورتی که در آن مقادیر با یکدیگر ضرب میشوند تا یک نتیجه بزرگتر ایجاد شود.